ملیسا مونسی که به تختهای شکوفههای فصلی با رنگهای روشن در ملک مورنگگ خود خیره شد، هرگز تصور نمیکرد که یک کشاورز گل شود.
او گفت: “اما فکر می کنم همیشه قرار بود گلفروش باشم.” یادم میآید که بهعنوان یک دختر بچه از باغ خانوادگیام ژستهایی میچینم.»
پس از اتمام مدرسه، ملیسا قبل از رفتن به دود بزرگ، طناب زدن را در گل فروشی کوچکی در بنالا یاد گرفت، قبل از اینکه هنر خود را به سطح بعدی برساند، در چند بوتیک گل فروشی در اطراف ملبورن کار کرد.
ملیسا گفت: «سپس من بخش گل را در هتل گرند حیات و پارک هایت مدیریت کردم.
در mansfieldcourier.com.au بیشتر بخوانید